محمد ذوقی - اگر بخواهیم تصویری کوتاه و دقیق از فوتبال ایران ارائه دهیم، شاید تعبیر «آلیس در سرزمین عجایب» بهترین توصیف باشد، جایی که تصمیمها گاه عجیب، روندها نامعلوم، و مسیر حرکت گاهی بر خلاف اصول حرفهای است.
به گزارش برهان خبر؛ اگر بخواهیم تصویری کوتاه و دقیق از فوتبال ایران ارائه دهیم، شاید تعبیر «آلیس در سرزمین عجایب» بهترین توصیف باشد، جایی که تصمیمها گاه عجیب، روندها نامعلوم، و مسیر حرکت گاهی بر خلاف اصول حرفهای است.
در بیشتر کشورهای صاحب فوتبال، لیگها بر پایه نظم، قانون، شفافیت مالی و احترام به مخاطب شکل گرفتهاند. اما در فوتبال ایران، هنوز مشکلات پایهای و ساختاری در بخشهای مختلف به چشم میخورد،از استعدادیابی گرفته تا انعقاد قراردادها، استفاده از فناوریهای داوری، نحوه برگزاری مسابقات، رسیدگی به تخلفات ،و...
با گذشت بیش از صد سال از ورود فوتبال به ایران، هنوز نتوانستهایم الزامات حرفهایگری را بهطور کامل در این ورزش نهادینه کنیم. در برخی رقابتها، حواشی و پیشداوریها درباره نتیجه مسابقات، قبل از شروع بازی شکل میگیرد، بهویژه در مورد تیمهایی که از پشتوانه رسانهای یا هواداری قوی برخوردار نیستند.
از سوی دیگر، استفاده از سیستم VAR که در جهان بهعنوان ابزار تضمین پاکی و شفاف شناخته میشود ـ در ایران یا اساساً اجرا نمیشود، یا در شرایطی استفاده میشود که خود موجب تردید و شبهه است. پروندههای انضباطی هم گاهی آنقدر طولانی و پیچیده میشوند که پرسشهایی درباره نحوه رسیدگی و احتمال دخالت افراد مطرح میشود.
برای نمونه، پرونده باشگاه مس رفسنجان که زمانی خبرساز بود، اکنون در سکوت خبری فرو رفته است. یا درباره پرونده محمدرضا بیرانوند، مطرح شدن احتمال صرفنظر از شکایت در صورت پیوستن این بازیکن به یک تیم خاص، اگر صحت داشته باشد، سؤالات جدی درباره نهادهای قضایی ورزشی ایجاد میکند.
تفاوت چشمگیر در مبلغ قرارداد بازیکنان میان باشگاهها، که معمولاً ناشی از نبود یک نظام مالی شفاف و منسجم است، یکی از دلایل نارضایتیهای پنهان و شکافهای درونتیمی است. همچنین، چرخه تکراری جابهجایی مربیان بدون توجه به عملکرد و سابقه آنها، عملاً فرصت را از مربیان جوان و مستعد گرفته و روند ناکارآمدی را تکرار میکند.
فدراسیون فوتبال هم در این میان نقش مهمی دارد. اما در برخی مسائل مهم، از جمله قرارداد پرهزینه مارک ویلموتس، این سازمان نتوانسته پاسخ مناسبی به افکار عمومی بدهد. قراردادی که همچنان اثرات مالی و حقوقی آن ادامه دارد و به عنوان یکی از مصداقهای تصمیمگیری غیرکارشناسی در فوتبال ایران شناخته میشود.
اگر بخواهیم تمام این مشکلات را بر اساس نظر سنجی فهرست کنیم، فهرستی طولانی خواهیم داشت؛ اما هدف از بیان این مسائل، صرفاً نقد نیست. فوتبال ایران برای نجات از این وضعیت، نیازمند بازنگری جدی در شفافسازی فرآیندها و ایجاد بستر اعتماد عمومی است. این مسیر شاید ساده نباشد، اما بدون تردید ضروری است ،مسیری که اگر امروز آغاز نشود، فردایی روشن برای فوتبال ایران رقم نخواهد خورد.