محمد ذوقی - اگر بازی های المپیک را نقطه اوج ورزش کشورها بدانیم و کامیابی یا ناکامی در این میدان را ملاک موفقیت بشماریم در آن صورت معدل عملکرد ورزش کشورمان از ۱۹۴۸ لندن تا ۲۰۲۲ پاریس به وضوح حاصل می شود.
به گزارش برهان خبر، اگر بازی های المپیک را نقطه اوج ورزش کشورها بدانیم و کامیابی یا ناکامی در این میدان را ملاک موفقیت بشماریم در آن صورت معدل عملکرد ورزش کشورمان از ۱۹۴۸ لندن تا ۲۰۲۲ پاریس به وضوح حاصل می شود. به سخن دیگر ورزش کشورمان طی قریب به ۷۵ سال تنها در چند رشته معدود موفق به دریافت مدال المپیک شده است.
این مقدمه ذکر شد تا گفته باشیم ورزش ما از دو مشکل اساسی رنج می برد نخست فقدان استراتژی و نقشه راه جامع و مانع و دوم نبود مدیریت کار آمد و نیروی انسانی ماهر و متخصص، به عبارت دیگر، ورزش ما فاقد نقشه راه اصولی و با حساب و کتاب است زیرا ترسیم چنین نقشه ای بدون حضور نیروهای توانمند و کار بلد ممکن نخواهد بود.
شوربختانه در حال حاضر تعداد چنین نیروها در بدنه ورزش بسیار اندک می نماید. مانع دیگر برخورد های سلیقه ای،مقطعی و اعمال نظر در تدوین برنامه هایی است که اهداف آن در راستای تامین منافع ورزش نیست. حاصل این تفکر و شیوه مدیریت پس از چند دهه ورزش ما را به جایی رسانده که همچنان به کسب مدال در رشته های انگشت شمار دل خوش باشیم.
رشته های انفرادی که بطور سنتی ما را در میادین جهان و المپیک صاحب مدال می کنند بی آنکه حضور افراد ریز و درشت در راس این فدراسیون ها تاثیر چندانی در نتیجه آنها داشته باشد. تجربه به ما یاد آور می شود ورزش ما چه زمانی که تحت نام سازمان تربیت بدنی فعالیت می کرد و چه هنگامی که جمعیت کشور قریب به یک چهارم امروز بود در دو سه رشته مدال المپیک می گرفت اکنون نیز با وجودی که دو تشکیلات بزرگ وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک و قریب به ۹۰ میلیون جمعیت داریم همان رشته های معدود به مدال می رسند.
الباقی فدراسیون ها و دو تشکیلات عریض و طویل ورزش بودجه های کلان دولتی را از جیب ملت می گیرند و مدام از کمبودها گلایه دارند. در این میان اغلب فدراسیون های بی مدال، تبدیل به محلی برای دفتر کار و رایزنی مسئولین آن شده و حکمرانان ورزش به جای اینکه در تمشیت امور و نظارت بر عملکرد زیر مجموعه ها کوشا باشند با مهره چینی و ایجاد ساختارهایی چون قرارگاه و کمیسیون سعی در تحکیم استحکامات مقابل یکدیگر دارند.
امروز حکایت ورزش ما حکایت موجودی است که سر آن بزرگتر از اندام می نماید. تشکیلاتی وسیع، گسترده با بازدهی اندک و مدال هایی که تنها توسط معدودی از رشته ها کسب می شود.طرفه آنکه برخی از همین فدراسیون های پرمدعا علیرغم بی عملی، بازدهی نازل وحاشیه پردازی، مدام از کمبود بودجه می نالند و ضمن بهره گیری از اختلافات پنهان دو تشکیلات ورزش به مقتضای حال به این سو یا آن سو گرایش پیدا می کنند.
یکی نیست به آنها یاد اور شود کجای دنیا تشکیلات ورزش و فدراسیون ها تمام بودجه و امکانات خود را از دولت می گیرند؟ مگر نه اینکه بخش هایی از این بودجه می تواند از طریق حامیان مالی، گردشگری ورزش، فروش لوازم تبلیغات و غیره تامین شود؟
در همین ورزشی که بودجه آن کاملا از طريق دولت تامین می شود سهم ورزش همگانی و قاطبه مردمی که باید از این نمد برای آنان کلاهی بافته می شد چیست؟ حال و روز بخش جوانان هم که نیازی به توصیف و توضیح ندارد.
در چنین اوضاعی رییس فلان فدراسیون مدام با رسانه ها در مورد کمبود بودجه و امکانات سخن می گوید و پنهان و آشکار از مسئولین ورزش در باب کمبود بودجه انتقاد می کند. در سایه سیاست انفعالی دستگاه ورزش کسی به مسئولین این فدراسیون ها یادآوری نمی کند نقش شما به عنوان کسی که سال ها بر صندلی ریاست فدراسیون تکیه زده ای چیست؟
شما که در سایه کنار زدن و منزوی کردن چهره های توانمند و کار آمد خود را ناجی آن رشته و خیرالموجودین می شماری کدام آورده را برای رشته خودت داشته ای؟ عده ای پیش و پس از رسیدن به ریاست فدراسیون سخن از جذب اسپانسر و فراهم کردن امکانات می زنند اما بعدها که جایگاه خود را مستحکم و بر ضعف حکمرانان ورزش واقف شدند قیافه طلبکارانه به خود می گیرند و در مقام ناجی آن رشته و فدراسیون داد سخن در می دهند. بدا به حال ورزشی که در آن اختلافات بالا دستی ها موجب سو استفاده کسانی می شود که در شرایط معمول حرفی برای گفتن ندارند اما در میدان یارگیری مزد حمله به طرف مقابل را می گیرند.
حکایت امروز ورزش ما مثل معروف “آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی” را در ذهن تداعی می کند. تشکیلات گسترده با زیر شاخه های نامتقارن بدون بازدهی و بهره وری لازم. از همه مهمتر شاهد کوتاهی و عدم نظارت فنی، مالی و مدیریتی بر عملکرد فدراسیون ها، ادارات کل، هیات ها و… هستیم. در چنین فضایی است که بعضا شاهد انتشار اخباری تاسف بار و غیر قابل باور از برخی فدراسیون ها آن هم در مسابقه قاره ای می شویم. آقایان مسئولین ورزش اگر چشم و گوش خود را به روی گلایه ها ونگرانی کارشناسان، پیشکسوتان و بزرگان رشته های مختلف نبندند و در برابر اعمال سلیقه، ضعف مدیریت و تخلفات زیر مجموعه های خود مماشات نکنند شاهد بروز ناهنجاری های گوناگون نخواهیم بود.