یاسمن حسین نژاد - دوازده روز جنگ نا برابر با اسراییل و حامیان مجهز و قدرتمند جهانی اش درس های زیادی به مردم و مسوولین ایران داد.
به گزارش برهان خبر، دوازده روز جنگ نا برابر با اسراییل و حامیان مجهز و قدرتمند جهانی اش درس های زیادی به مردم و مسوولین ایران داد.
تجربه ای بزرگ و فراموش نشدنی از نبردی که نقاب از چهره دوست و دشمن برداشت!
بدون شک ایرانیانِ سراسر دنیا برنده اصلی این ستیزه سخت و طاقت فرسا بودند. از دلْدر گرو حکومتْ دادگان که بگذریم، فراوان بودند گِله داران و منتقدین مطرود و مغضوبی که یا در تبعید اجباری به سر می برند و یا کنج عزلت نشین و تماشاگر بازی سرنوشت! این دسته افراد مهمترین حامیان مردم ما در جنگ تحمیلی اسراییل علیه ایران بودند. همانها که مسیر اتحاد، همدلی و همبستگی همه ایرانیان در سراسر دنیا را فراهم نموده و با پیام هایشان در صفحات اجتماعی هر یک رسانه ای رسا و فراگیر در مقابل جریان مسموم اطلاع رسانی دشمن شدند.بواقع ایشان ضعف ها و خلاء رسانه های دولتی بخصوص رسانه ملی را که متاسفانه در انحصار گروهی خاص با عقایدی عجیب قرار گرفته است را پوشش دادند!
دشمن صهیونیستی که حمله کرد به جز آن عده اندک و فریب خوردهِ خودْتحقیری که به شادی و هلهله و جشن و پایکوبی پرداختند، سایر ایران متحد و یکدل شد تا مبادا از دل این مجادله سنگین، به فرو پاشی و هرج و مرج کشیده شویم. مخالفان و موافقان حکومت، اختلاف ها را کنار گذاشته و جبهه ای فرهنگی تشکیل شد.تا جایی که برخی هنرمندان که در تبعید اجباری به سر می برند، از فرسنگ ها فاصله نغمه عاشقانه برای میهن
خوانده و ساز عشق کوک کردند. در داخل، این مردم بی پناه و پناهگاه بودند که در سخت ترین روزهای تاریخ زندگی خود به دنیا درس صبر و شکیبایی دادند. درب منازل مردم در شهر های دور از خطر به روی هموطنان مسافر باز بود و سفره ها گسترده شد و ایامی گرچه به سختی و تلخی که نهایتا ختم به خیر شد.
امروز این رفتار نجیبانه و متعهدانهی مردم، باید برای مسئولان کشور چراغ راه باشد. باید باور کرد که ایران، خانهی همهی ایرانیان است و خاک این سرزمین برای همه مقدس. هر منتقد و معترضی خائن نیست. اتفاقاً جای جستوجوی نفوذیها و خائنان، نه در میان مردم که در دل برخی دستگاههای مسئول است؛ همانها که سهلانگاریشان، فاجعه آفرید و اجازه داد شبکهای گسترده از عوامل موساد در کشور رخنه کرده و هزاران عملیات خرابکارانه را با همکاری اتباع افغانستانی در خاک ایران انجام دهند. این حقیقت، سوالهای جدی و بیپاسخی را مقابل مسئولان قرار میدهد. چه فرد یا افرادی برای ورود بی رویه و چند میلیونی افغان های جنگ دیده و آشنا به اقدامات نظامی به ایران رگ گردن گذاشتند؟! حامیان این تصمیم خائنانه و ضد میهنی در بدنه حاکمیت چه کسانی بودند؟! حضور اشغالگرانه بالغ بر سیزده میلیون افغانی در ایران با کدام هدف صورت گرفته است؟!
آیا بهتر نبود به جای بکار گیری دوربین های چهره زن برای شناسایی بانوان بی حجاب، از ابزار جاسوس یاب و مزدور شناس برای شکار عوامل دشمن و زیر نظر گرفتن افغان ها بهره گیری می کردند؟!
مردم از فشار اقتصادی، گرانی، تورم، تبعیض، بیثبانی، تقسیم نا عادلانه ثروت، بیکاری، اختلاس و… رنج فراوان می برند! مردم از سیاست های غلطی که ایران را تا آستانه نابودی و حتی تجزیه هم پیش برد به ستوه آمده اند! مردم حق دارند از دلیل تنهایی و انزوای بین المللی مان در مواجهه با تجاوز دشمن بپرسند؟! چرا که هزینه این قمار دو سر باخت را همین مردم داده و میدهند! اما برغم تمام گله مندی و انتقادی که دارند، پای دشمن بیگانه که وسط آمد، پشت حاکمیت ایستادند.
دولت از همین امروز باید برای پر کردن فاصله ها با مردم قدم بردارد. این مردم در بحبوحه جنگ بهترین متحد و همراه حکومت بودند. همان روز ها که از شرکای جهانی مان روسیه و چین و… چیزی جز همدردی لفظی و بی ثمر ندیدیم. حکومت اگر توقع دارد مردم پشتش باشند و به حاکمیتش مشروعیت بخشند باید در همه مواقع و مشکلات حامی مردم باشد.
این مردم شایسته زندگی بهتری هستند.
لطفا ایران را جای مناسب و ایده آلی برای زندگی کنید، اگر شایسته سالاری و بکار گیری افراد توانمند و متخصص با هر دین و مذهب و عقیده و سلیقه ای سرلوحه کار قرار گرفته و پست های کلیدی به کارشناسان خبره و کار آمد سپرده شود، در تمام زمینه ها می توانیم در دنیا حرف اول را بزنیم. کافی ست به مردم اعتماد کرده و مزخرفاتی همچون پروژه خالص سازی را کنار گذاشته و امکان فعالیت و رشد به طور یکسان و عادلانه برای همه مردم فراهم شود.
با جوانان ایرانی آشتی کنید که وقت ساختن ایران است نه تسویه حساب با منتقدین!